1- درج شماره:
برای درج شماره به صفحات در ورد 2007 و 2010 به تب Insert رفته و روی Page Number کلیک کنید، سپس تصمیم بگیرید که شماره در بالا(top)ی صفحه یا پایین(bootom) صفحه درج شود. سپس اگر مثل معمول، پایین صفحه را انتخاب کردید، Bootom of Page و سپس Palin Number 2 را انتخاب کنید تا شمارهها در پایین، وسط صفحه درج شود
2- شمارههای فارسی:
اگر متوجه شدید که شمارهها انگلیسی درج شدهاند، ابتدا روی شماره صفحه اول دابل کلیک کنید. سپس در تب Home، روی دکمه right-to-left کلیک کنید.
2- تغییر نوع شمارهگذاری:
اگر میخواهید به صورت ابجد شماره بگذارید، از همان مسیر قبل، گزینه Format Page Numbers را انتخاب کنید.
3- حذف شماره از صفحه اول
معمولاً صفحه اول سندها، جلد رویی به حساب میآید و نیازی به شماره ندارد.
برای حذف شماره از صفحه اول، به تب Page Layout رفته و روی دکمه کوچکی که در گوشه بخش PAge Setup قرار دارد کلیک کنید.
در کادر Page Setup به تب Layout بروید و گزینه Different first page را فعال کنید و OK کنید. خواهید دید که شماره از صفحه اول حذف شده است.
اگر گزینه Different oadd and even را فعال کنید، میتوانید برای صفحات فرد و زوج، دو نوع محل برای شمارهگذاری و یا در کل، دو نوع header یا footer تعیین کنید. (اگر به کتابها دقت کنید، صفحات زوج با فرد فرق میکنند. مثلاً در صفحات فرد، شماره در سمت راست صفحه و در صفحات زوج، شماره در سمت چپ صفحه است)
بعد از انتخاب گزینه بالا، در صفحه شماره 2 محل عدد را بعد از دابل کلیک روی آن، تغییر دهید و همینطور در صفحه شماره 3 یا 1 محل را به حالت دلخواه تغییر دهید تا در کل صفحات همانطور اعمال شود.
4- دو نوع شماره گذاری در یک سند:
برای اینکه دو یا چند نوع شمارهگذاری در یک سند داشته باشید، باید سند را به چند Section تقسیم کنید.
برای این کار، مراحل زیر را طی کنید.
0- ابتدا به صفحات خود شمارههای مربوط به بخش اول سند را بزنید. مثلاً اگر میخواهید به بخش اول، حروف یونانی بزنید، آنرا به کل سند اعمال کنید.
1- به انتهای بخش اول (یعنی فرضاً انتهای بخش مقدمه) بروید و آنجا کلیک کنید.
2- به تب Page Layout بروید
3- روی دکمه Breaks کلیک کنید.
4- روی گزینه Next Page کلیک کنید
موفق و موید باشید
با اینکه پر شر و شور بودم و قوانینی که دختر و پسر رو از هم جدا می کرد برام سنگین بود ولی عشق این بودم که کاش پسر می شدم و لباس روحانیت تنم میکردم ، این لباس برام تقدس زیبایی و ابهت خاصی داشت ، برای همینم تابستون اون دخترک پر شر شور در کنار کارا و بازی های عجیب و غریبش ، پای ثابت حضور در کلاس احکام و قرآن روحانیت بود، تا رسیدیم به سال سوم دبیرستان ، همیشه نمرات شب امتحانی ام از بقیه بچه ها بالاتر بود ، طبق معمول باز تابستونم با دوست صمیمی ام می رفتیم کلاس حاج آقا ، بودن هر ساله ما سر کلاسش دیگر براشون عادی شده بود، طفلی هر سال آدمای تکراری پارسال ? ? ?
معدل پرسیدن و گفتند :” نمیخواید برید جامعه الزهرا ؟ دیگه پیش دانشگاهی هم لازم نیست ها ، و اخطار اینکه جو دانشگاه مناسب نیست نکنه این حجاب این پاکی و صفای ظاهریمون لطمه ببینه یا هرچی ”
وای خدااای من، من به یک قدمی رویای بیش از یک دهه زندگیم رسیده بودم! باور کردنی نبود ؛ قم، جامعه الزهرا، تازه اون زمان تعهد استخدامی و تدریس ده سال در قم رو داشت ، یک تیر و هزار نشان!”
اما..
پدر موافقت نکردن ?
آخه تب دانشگاه داغ بود ، هرکی میرسد به دیگری با چه چه و به به سرش بالا می گرفت، که بله دخترم فلان دانشگاه قبول شد .
نشد، نرفتم
شاید لیاقتش نداشتم و هزار شاید دیگر، زورم به بابام نرسید، من ماندم و حکم الهی؛ اطاعت از ولی ، چشم گفتیم و این آرزو را به خاطرات سپردیم،
لیسانس ، رتبه ممتاز ارشدی، دکترا تا مصاحبه ، 6 سال زندگی در کلانشهرها و غربت گذشت.
الان دیگر اون دختر نوجوان سربه هوا، رام رام شده بود، میدونست علاقه اش بیخود نبود ، با اینکه ممتاز کلاس و رشته اش در دانشگاه بود ولی پای مشاوره و درد دل و مسائل شرعی دوست و غریبه خوابگاه بود اینقد که ازش سوال دینی می پرسیدن، برا جزوه و سوال درسی نمی اومدن پیشش، تهش می شنید چطور طلبه نشدی؟ و یه پرتاب به نوجوانی و آه سردی و …
روزی که از خیابون می گذشتم چشمم افتاد به بنر بزرگ ثبت نام حوزه ،حوزه هم که دم در خونه مون بود از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان هروقت اونجا رد میشدم و تابلو((مدرسه علمیه ریحانه الرسول )) میدیدم بی اراده قدم هام کند می شد و چشمم به تابلو خیره ، اینقد که اگر کسی باهام بود متوجه می شد.
ما آمدیم اسم نوشتیم و خدا این بار اذن داد و پدر لحظه نود گفتند: تو هنوز حوزه میخوای؟!، باشه برو
پ.ن: اما مشکلات زیادی در مسیرمه، که این راه به مقصود برسه،مشکلاتی که فقط یکیشون برای به زانو درآوردن یک مرد هم کافیست چه برسه اینهمه و من یه دخترم!برایم دعاکنید .
#چی_شد_طلبه_شدم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
محسن جان
هرچند غریب و تشنه لب در میان بارش آتش زمین و آسمان
دیار غربت
خالق کربلایی در دل شام 1438 شدی
و پیکرت شهر به شهر چرخید
اما
اینجا منبری با عزت برایت مهیا شده
خطبه بخوان روایتت را بگو
از شام بگو
از شمر و حرمله
میخواهیم با تو ندبه کنیم
ای لشکر تنها
ملتی اسیر توست
دیروز خبرای ضد و نقیض آمد
که داعش کارشکنی کرده
شهدا تحویل نمی شن
نیمه های شب
توی همین فضای گرگ و میش مجازی
یه گوشه
عده ای
گروهی دیدم با اخلاص تمام شب عرفه به ختم قرآن برای بازگشت پیکر مطهر نشسته بودن
عجب ناز و دردانه شدی شهید
و عجب قلوبی گمنام پاک پاک ،بدون توجه به روابط و ضوابط خاکی، فقط خدا رو فریاد زدند با آغاز بسم الله الرحمن الرحیم
و امروز اولین تصویر از پیکر مطهر نشر شد
السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک
امروز روز عرفه 1396 هـ ش/ 1438 هـ ق
برای ویرایش پایان نامه و مقاله نوشته شده چکار کنییم؟
درمورد نرم افزار ویراستیار چیزی شنیده اید؟
بهتر است به جای چک دستی که همراه با صرف وقت زیاد و دقت کمتری هست ابتدا این نرم افزار را در سیستم خود وصل کنید و از امکانات غلط یابی نگارشی املایی و کاربرد صحیح فاصله بین حروف و علایم گذاری استفاده ببرید
امکانات این نرم افزار زیاد بوده که به اختصار شامل موارد زیر است
1)اصلاح نویسههای متن
2)اصلاح نشانهگذاری
3)تبدیل تقویم و تاریخ
4)پیش پردازش املایی متن
5) تبدیل اعداد و …
که به صورت یه افزونه یا همون تب به سر برگ ورد شما اضافه می شود نرم افزار همراه با راهنمای نصب و راهنمای استفاده است
دریافت لینک دانلود و توضیحات بیشتر